دخترایخشنوپسرایمغرور

#دخترای_خشن_و_پسرای_مغرور
#پارت_سی_و_ششم
از زبون #رویا


بالاخره بیدار شدم هنوز اویزون بودم انگار کتفم داشت از جاش درمیومد که امیر با یه چوب اومد تو اتاق داشتم با ترس بهش نگاه میکردم چیکار میخواست بکنه؟؟از اون عوضی هرچی برمیاد
امیر:خوب‌خوب میخوام یکم ادبت کنم بانی کوچولو
+چیکار میخوای بکنی اشغال؟؟
امیر:امیدوارم دردت نیاد بیب
+اَه ولم کن چرا دست از سرم برنمیداری عوضیه حرومزاده
امیر:او..او..باید با عشقت درست حرف بزنی
میله‌ی اهنی رو بالا برد و با تمام قدرت بهم ضربه زد خیلی درد داشت داشتم از تمام وجودم جیغ میکشیدم بدنم درد داشت و اون هی بدتر میزد دیگه نتونستم تحمل کنم و کم کم خون بالا اوردم دیگه😭حالا دیگه جز سیاهی چیزی ندیدم اون عوضی خیلی بد کتکم زده بود دلم میخواست بمیره😭


#ارزو

امشب باید میرفتیم بار اما هنوز از رویا خبری نبود اماده شدی و رفتیم کلوپ همش کریس پیشم بود تا نرم پیش یه پسر اصلا چرا براش مهم بود؟؟مگه من دوست دخترش یا زنش بودم؟؟
اااههه پسره‌ی نکبت(بیشعور با گلکسل کبیر درست حرف بزن😑☕)
هرچی سعی میکردم به یکی نزدیک شم میومد خرابش میکرد دیگه اعصابم و داشت خط خطی میکرد هندونه🍉
+یا چرا نمیزاری با کسی دوست شم؟؟
کریس:همینه که هس
+به تو هیچ ربطی نداره فهمیدی؟؟
کریس:نه نفهمیدم
+خوب دیگه تو نفهمی من چیکار کنم؟؟
کریس:اجازه‌ی دوست شدن با کسی و نداری
+به تو چه این و بگو بهم
کریس:نمیگم😝همینه که هس😎
+ایزنات مال استایل😐
کریس:مای استایل😎
+اااههه هنودنه‌ی نکبت زشته ایکبیری😝
کریس:چیز دیگه‌ای نبود بگی؟؟😐
+نهنگ نازا؟؟خرس قطبی ده پا؟؟گوریل؟؟میمون؟؟عنتربرقی؟؟😂
کریس:بسه دیگه😐
+باشه بسه😁
(اینا اینجا بحث میکنن رویا هلک میشه اونور)


ادامه دارد❤
دیدگاه ها (۱)

#دخترای_خشن_و_پسرای_مغرور#پارت_سی_و_هفتماز زبون #لوهانداشتم ...

#دخترای_خشن_و_پسرای_مغرور#پارت_سی_و_هشتماز زبون #وفاراه افتا...

#دخترای_خشن_و_پسرای_مغرور#پارت_سی_و_پنچماز زبون #عسلداشتیم د...

#دخترای_خشن_و_پسرای_مغرور#پارت_سی_و_چهارماز زبون #رویاداشتم ...

♡کپشن رو اگه دوست داری بخون ♡ قشنگام من از این ویروس هایی ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط