قیامت به پا کرده ام

قیامت به پا کرده ام!

نیستی!

دوست داشتنت، بر تنم

وصله ای ناجور بود!

و من، در برزخت گرفتارم!

گاهی به دستانت بگو،

و به چشم هایت،

و به آغوشت،

که به رفتنم، بیندیشند!
دیدگاه ها (۲)

بیا مرا آغوش باش و به اندازه یتمام دوستت دارم هایی که بدهکار...

لجوج و یک دنده میشویم گاهی ...کسی که دوستش داریم را دور تر ا...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط