پسر بغضش میترک میزنه زیره گری
-پسر بغضش میترکہ میزنه زیره گریہ...
+دختره میگہ چرا گریہ میکنے زندگیم؟
-پسر با هق هق میگہ:کاش کور بودم دیروز با اون پسره نمیدیدمت...
+دختر:پسرخالم بود!
-پسر:پس چرا دستشو گرفتہ بودے؟
+دختر:چون مثل داداشمہ!
-پسر:پس چرا رفتے خونشون؟
+دختر:خب رفتم خونه ے خالم دیگه عشقم اینطورے نکن توروخدا...
-پسرتا حالا نمیدونستم داداش من پسر خاله ے تو میشہ ... !!!
تــُـــفْ بــِـْــه ایـــِــن دُنـیـــــا....
+دختره میگہ چرا گریہ میکنے زندگیم؟
-پسر با هق هق میگہ:کاش کور بودم دیروز با اون پسره نمیدیدمت...
+دختر:پسرخالم بود!
-پسر:پس چرا دستشو گرفتہ بودے؟
+دختر:چون مثل داداشمہ!
-پسر:پس چرا رفتے خونشون؟
+دختر:خب رفتم خونه ے خالم دیگه عشقم اینطورے نکن توروخدا...
-پسرتا حالا نمیدونستم داداش من پسر خاله ے تو میشہ ... !!!
تــُـــفْ بــِـْــه ایـــِــن دُنـیـــــا....
- ۱.۸k
- ۱۵ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط