بیبی کیوت من

بیبی کیوت من :)
P 3
ازش خوشم میاد خیلی داف و کیوته

جیمین:(جونگکوک حالت خوبه؟! حواست کجاست؟! مگه بهت نگفتم به مشتری ها برس؟!)

کوک:(اوه ببخشید)

نگاه شیطنت آمیزی بهم انداخت و پوزخندی زد
سفارش هارو آماده کردم و به مشتری ها دادم

جیمین:(کوک)

کوک: (بله)

جیمین :(نظرت درمورد اون دختر مو فرفریه چیه؟!)

کوک:(نظری ندارم)
پوزخندی زدم و نگاهی شیطنت آمیزی بهش کردم و لب زدم :(نکنه کراش زدی شیطون؟!)

جیمین :( آره خیلی جذابه)

کوک:(واد فاخ)

به ری اکشنم پوزخندی زد

کوک :(منم کراش زدم)

جیمین:(رو کی؟!)

کوک :(روی ا.ت)

جیمین:(همون دختر تامبویه؟!)

کوک:(آره)

با چشمای گرد شده بهم خیره شد و لب زد :(واد فاخ)

جیمین:(ببخشید شما باز هم به اینجا میاید)

ا.ت:(آره ممکنه چطور؟! )

کوک :(هیچی همینطوری پرسید)

سری تکون داد به طرف دیوار برگشت و دستشو برد تو موهاش

داهه:(ببخشید مشروب دارید؟!)

کوک:(آره)

داهه:(واسمون 2 تا میارید)

کوک:(حتما)

ا.ت:(نیازی نیست!)

و از روی صندلی بلند شد و از کافه خارج شد
دیدگاه ها (۰)

وقتی جین برای نجات دوستاش خودش رو به خطر انداخت :)💔

تبلیغات کره ای vs تبلیغات وطنی 😎🤣✌

IU💜

kook💜

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط