خواستم دست به مویش ببرم خواب شودعطر گیسویش چنان بود,که بی هوشم کرد.....معصیت نیست نمازی که قضا کرد از منمعصیت زمزمه هایی ست که در گوشم کرد....#عاشقانه#شعر