میخوام چیزی رو باهاتون به اشتراک بذارم
❤ : میخوام چیزی رو باهاتون به اشتراک بذارم.
در مورد بعضی از حرفهایی که اخیراً دربارهی شینشینزی زده میشه، هرچند من همهی جزئیات رو نمیدونم، اما میخوام بگم که اون قطعاً اون آدم بدی که بعضیها میگن نیست. برعکس، مطمئنم که اون آدم خیلی خوبیه.
آیپی لوکیشن من باید نشون بده که توی دو سال گذشته، چندین گروه فیلمبرداری برای کار به شیامن اومدن. سال گذشته من توی یکی از پروژههای استر، یعنی «اسکی بسوی عشق » حضور داشتم. تابستون بود، اما ما صحنههای زمستونی رو فیلمبرداری میکردیم، واقعاً خستهکننده بود. یه روز تا ساعت ۱۱ شب فیلم گرفتیم و خیلیها مدام میگفتن خسته شدن. اما شینشینزی همچنان پرانرژی بود. همون موقع بود که فهمیدم استر در کارش چقدر جدی و متمرکزه، چیزی که کاملاً با تصویر بانمک و شیرینی که معمولاً ازش میبینیم فرق داشت.
اون روز سر فیلمبرداری، یه بازیگر مرد موقع تمرین دیالوگهاش ناخواسته با من برخورد کرد. استر همون لحظه دید و اومد حالمو بپرسه. من فقط یه نقش فرعی بودم و فکر میکردم موضوع مهمی نیست، اما توی اون لحظه واقعاً تحتتأثیر قرار گرفتم. بعد از اون شب، اون حتی کل گروه رو به نوشیدنی شیر چای مهمون کرد. بهطور خاص از استفش خواست که یه لیوان هم به من بدن و حتی پرسید دستم هنوز درد میکنه یا نه. من تا حالا همچین توجه و محبتی رو تجربه نکرده بودم. توی گروههای فیلمبرداری همیشه همه اینقدر سرشون شلوغه که هیچکس به نقشهای فرعی و سیاهلشکرها اهمیتی نمیده، اما اون متوجه شد و محبتش رو نشون داد.
به همین دلیل اصلاً باور نمیکنم حرفهایی که این روزها دربارهاش توی اینترنت زده میشه درست باشه. اون هیچوقت اونطور آدمی نمیتونه باشه.
نمیدونم نوشتههام میتونه نظر کسی رو نسبت به اون تغییر بده یا نه، اما حس کردم باید اینو با شما در میون بذارم. این تنها راهیه که میتونم پاسخ اون مهربونیای باشم که بهم نشون داد. ممنونم استر.
راستش نمیدونم چطور میتونم ثابت کنم چیزی که نوشتم واقعیه، اما یه عکس از پشتصحنه و یکی از وسایلی که توی فیلمبرداری استفاده شد رو هم ضمیمه میکنم..
..
✓اینو یکی از سیاه لشکر های اسکی به سوی عشق گفته.
✓اگه تونستم عکس رو میزارم
در مورد بعضی از حرفهایی که اخیراً دربارهی شینشینزی زده میشه، هرچند من همهی جزئیات رو نمیدونم، اما میخوام بگم که اون قطعاً اون آدم بدی که بعضیها میگن نیست. برعکس، مطمئنم که اون آدم خیلی خوبیه.
آیپی لوکیشن من باید نشون بده که توی دو سال گذشته، چندین گروه فیلمبرداری برای کار به شیامن اومدن. سال گذشته من توی یکی از پروژههای استر، یعنی «اسکی بسوی عشق » حضور داشتم. تابستون بود، اما ما صحنههای زمستونی رو فیلمبرداری میکردیم، واقعاً خستهکننده بود. یه روز تا ساعت ۱۱ شب فیلم گرفتیم و خیلیها مدام میگفتن خسته شدن. اما شینشینزی همچنان پرانرژی بود. همون موقع بود که فهمیدم استر در کارش چقدر جدی و متمرکزه، چیزی که کاملاً با تصویر بانمک و شیرینی که معمولاً ازش میبینیم فرق داشت.
اون روز سر فیلمبرداری، یه بازیگر مرد موقع تمرین دیالوگهاش ناخواسته با من برخورد کرد. استر همون لحظه دید و اومد حالمو بپرسه. من فقط یه نقش فرعی بودم و فکر میکردم موضوع مهمی نیست، اما توی اون لحظه واقعاً تحتتأثیر قرار گرفتم. بعد از اون شب، اون حتی کل گروه رو به نوشیدنی شیر چای مهمون کرد. بهطور خاص از استفش خواست که یه لیوان هم به من بدن و حتی پرسید دستم هنوز درد میکنه یا نه. من تا حالا همچین توجه و محبتی رو تجربه نکرده بودم. توی گروههای فیلمبرداری همیشه همه اینقدر سرشون شلوغه که هیچکس به نقشهای فرعی و سیاهلشکرها اهمیتی نمیده، اما اون متوجه شد و محبتش رو نشون داد.
به همین دلیل اصلاً باور نمیکنم حرفهایی که این روزها دربارهاش توی اینترنت زده میشه درست باشه. اون هیچوقت اونطور آدمی نمیتونه باشه.
نمیدونم نوشتههام میتونه نظر کسی رو نسبت به اون تغییر بده یا نه، اما حس کردم باید اینو با شما در میون بذارم. این تنها راهیه که میتونم پاسخ اون مهربونیای باشم که بهم نشون داد. ممنونم استر.
راستش نمیدونم چطور میتونم ثابت کنم چیزی که نوشتم واقعیه، اما یه عکس از پشتصحنه و یکی از وسایلی که توی فیلمبرداری استفاده شد رو هم ضمیمه میکنم..
..
✓اینو یکی از سیاه لشکر های اسکی به سوی عشق گفته.
✓اگه تونستم عکس رو میزارم
- ۱.۱k
- ۳۱ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط