کیمیاگر

#کیمیاگر
#قسمت_دوم


🟡 نماز صبح را که خواندم، در سجاده خوابم برد. دوباره همان خواب را دیدم.

🟡 همان موقع به ذهنم آمد که مولایم صادق فرموده بود:

☀️ دیدن ستارگان در خواب بر نه وجه است:

🌟 فقیهان

🌟 قاضیان

🌟 خلفا

🌟 وزرا

🌟 دبیران

🌟 نویسندگان



🌟 خزانه داران

🌟 جنگجویان

🌟 شاگردان

🟡 من نیز در میان اینان بودم و ستاره ها در اختیارم بودند.

⭐️ جابر سرش را پایین انداخت و در فکر فرو رفت. لحظه ای بعد گفت:

🟠 این که تو روایت می کنی، انگار رویای صادقه است‌.

✨ نورا از همان پنجره، نگاهی به حیاط انداخت که با روزهای گذشته تفاوتی جدی داشت.

✨ آن روزها در و دیوار خانه از تمیزی برق می زد و آب حوض بیننده را به نشاط می آورد. گفت:

🟡 بالاخره حیاط این خانه از ماتم در آمد!



⭐️ جابر، کتاب جلد چرمی را که ورق های پوستی اش داشت از هم جدا می شد، دوباره بوسید و روی چشم کشید.

✨ برخاست و آن را روی تاقچه گذاشت و برگشت سمت نورا و پرسید:

🟠 حکمتش؟

✨ نورا همچنان داشت حیاط خانه را که کم کم داشت زیر طلوع آفتاب صبح گاهی می درخشید، تماشا می کرد.

✨ آهسته زمزمه کرد:

🟡 ملاقات با خلیفه، آن جوان را به کیمیا هم می رساند.

ادامه دارد...

#یارب_به_فضل_واحسان_تغییرده_قضارا #و_أکثروا_الدعاء_بتعجیل_الفرج_فإن_ذلک_فرجکم #بخوان_دعای_فرج#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است#حیا#حجاب#اللهم_لعن_سقیفه#اللهم_لعن_الجبت_و_الطاغوت #با_ادب_باشیم #صلوات #مناجات #زندگی_خوب #انتقام_سخت #رمضان #عکس_نوشته #بخون #تلنگر #مهدویت #فاطمیه #مذهبی #شهادت #شهدا #محرم #غدیر #ولایت #امامت #قرآن_کریم #برائت #تولی #ظهور #دعای_فرج #هنر_زندگی #اهل_بیت #ثقلین #رافصی#علمدار_نیامد #اربعین #زیارت #فرهنگی #تربیتی #ویسگون #نور #ظلمت #وحدت #حدیث #شبهه#ashura #ما_بیخیال_سیلی_مادر_نمیشویم #علی_علی
🆔@bagheban
دیدگاه ها (۳)

#غنچه_یاس_کبود#قسمت_نهم✍🏻 گلبرگ یازدهم:🕰 علی علیه السلام در ...

#غنچه_یاس_کبود#قسمت_نهم🟢 علی جان! من هم اکنون آن اجلی را می ...

#کیمیاگر#قسمت_دوم⭐️ کاش می توانست خودش را جای بازرگانی بگذار...

#کیمیاگر#قسمت_دوم⭐️ دوباره یاد حرف های نورا افتاد. با خودش ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط