مافیای خطرناک من
پارت سوم
و گفتم +این انگشتر ماله کیه
_مال توعه عزیزم
+وای جونکوک راست میگی
_اره عزیزم
ویو ا/ت
وقتی حرف زدنم با جونکوک تموم شد ازش خداحافظی کردم ولونا رو صدا کردم
+لونا بریم
~اره منم خوابم میاد بریم
+اوکی
ویو لونا
ات رو به خونه بردم وبه خونه رفتم وبه جیمین زنگ زدم
مکالمه:
~سلام ددی
&سلام گرلم
~امشب میای پیش من
&باشه گرلم ا/ت پیشته
~نه عشقم چرا پرسیدی
&اخه جونکوک باهامه میخاستم بگم اگه ا/ت پیشته اونم بیارم اونجا
~نه عشقم ا/ت پیشم نیست
&گرلم یه زنگ به ا/ت بزن بگو جونکوک رو ببرم اونجا
~باشه عشقم خداحافظ
&خداحافظ
ویو ا/ت
خونه روی مبل نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد لونا بود
مکالمه:
~سلام ا/ت
+سلام لونا چیشده
~جیمین میخاست بیاد پیش من گفت جونکوک هم باهاشه بعد گفت بهت زنگ بزنم بگم جونکوک میتونه امشب بیاد پیش تو
+اوکی مشکلی نیست
~خداحافط
+خداحافظ
پایان مکالمه
ویو لونا
به جیمین زنگ زدم وبهش گفتم که ا/ت گفت مشکلی نیست
ویو جیمین
جونکوک رو بردم خونه ا/ت و رفتم پیش گرلم
ویو جونکوک
به خونه عشقم رفتم وبادیدن چره زیباش قلبم به تپش افتاد
+سلام عشقم
_سلام گرلم
+بیا تو سرده
_خونه قشنگی داری گرلم
+نگو خجالت میکشن
_جوجه من خجالت کشید
+خب حالا بیا بریم یه چیزی بخوریم
_بریم
ویو ا/ت
داشیم غذا میخوردیم که نگاهم به کوک افتاد ودیدم چیزی نمیخوره
+عشقم چرا چیزی نمیخوری
_گرلم باید ازت میپرسیدم منو بخشیدی بعد از اینکه ولت کردم
+اره ولی
ادامش تو پارت چهارم امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜💜
و گفتم +این انگشتر ماله کیه
_مال توعه عزیزم
+وای جونکوک راست میگی
_اره عزیزم
ویو ا/ت
وقتی حرف زدنم با جونکوک تموم شد ازش خداحافظی کردم ولونا رو صدا کردم
+لونا بریم
~اره منم خوابم میاد بریم
+اوکی
ویو لونا
ات رو به خونه بردم وبه خونه رفتم وبه جیمین زنگ زدم
مکالمه:
~سلام ددی
&سلام گرلم
~امشب میای پیش من
&باشه گرلم ا/ت پیشته
~نه عشقم چرا پرسیدی
&اخه جونکوک باهامه میخاستم بگم اگه ا/ت پیشته اونم بیارم اونجا
~نه عشقم ا/ت پیشم نیست
&گرلم یه زنگ به ا/ت بزن بگو جونکوک رو ببرم اونجا
~باشه عشقم خداحافظ
&خداحافظ
ویو ا/ت
خونه روی مبل نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد لونا بود
مکالمه:
~سلام ا/ت
+سلام لونا چیشده
~جیمین میخاست بیاد پیش من گفت جونکوک هم باهاشه بعد گفت بهت زنگ بزنم بگم جونکوک میتونه امشب بیاد پیش تو
+اوکی مشکلی نیست
~خداحافط
+خداحافظ
پایان مکالمه
ویو لونا
به جیمین زنگ زدم وبهش گفتم که ا/ت گفت مشکلی نیست
ویو جیمین
جونکوک رو بردم خونه ا/ت و رفتم پیش گرلم
ویو جونکوک
به خونه عشقم رفتم وبادیدن چره زیباش قلبم به تپش افتاد
+سلام عشقم
_سلام گرلم
+بیا تو سرده
_خونه قشنگی داری گرلم
+نگو خجالت میکشن
_جوجه من خجالت کشید
+خب حالا بیا بریم یه چیزی بخوریم
_بریم
ویو ا/ت
داشیم غذا میخوردیم که نگاهم به کوک افتاد ودیدم چیزی نمیخوره
+عشقم چرا چیزی نمیخوری
_گرلم باید ازت میپرسیدم منو بخشیدی بعد از اینکه ولت کردم
+اره ولی
ادامش تو پارت چهارم امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜💜
- ۱۵.۹k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط