ابرم و دلتنگم و میبارم از درد فراق

ابرم و دلتنگم و می‌بارم از درد فراق
در بیابان شب افتادم ندارم یک چراغ

باد، با خود می‌برد یاد تو را بر شانه‌اش
من ولی اینجا شدم با خاطراتت هم اتاق

سینه‌ای دارم که می‌سوزد درآغوش غمت
مثل کتری، تنگ آغوش پر از مهر اجاق

من جهان را داشتم در مشت خود با بودنت
با چه حکمی کرده‌ای دیوانه‌ات را نقره‌داغ!؟

رفتن تو، حس ماندن، پای رفتن را گرفت
از من و حالا ندارم در هوایت اشتیاق

مرده‌ام یا مرگ را در خواب می‌بینم بگو؟
هیچ کس دیگر نمی‌گیرد چرا از من سراغ!؟
💜
دیدگاه ها (۰)

از قشنگی‌های عید غدیر...کار خوب بعضی از پزشکان  به مناسبت عی...

دستی به هم زدند و غدیر آفریده شد اصلا علی از اول امیر آفریده...

🔸 #دعوای زن و شوهر طبیعی است.♦️#اما بسیار غیر طبیعی است که ت...

♻چند باور غلط حقوقی نزد عموم که از فیلم و سریال‌ها ایجاد شده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط