My doll girl

My doll girl
Part 4
رفتم پیش اجوما
ات: اممم..ببخشید اجوما بهم نگفتید من طی این زمانی که اینجا میمونم کارم چیه!
یعنی چیکار باید انجام بدم
اجوما: اوه منو ببخش دخترم شما خدمتکار شخصی ارباب هستید
ات؛ چی..یعنی چی؟
تو ذهن ات: من هر چیزی که فکرشو کنی از مافیا ها و اینکه خدتمکارا شون چیکار میکنن میدونم و الان منظور اجوما هم فهمیدم ولی خودمو دارم به خنگی میزنم و فقط میخوام ببینم که بهم میگن وار دقیقم چیه یا نه
اجوما: بعدا میفهمی
ذهن ات: جدی چرا همه چی عین توی فیک هایی که میخونم میمونهههه
عرق کرده بودم هوا گرم شده بود
ات: م..من باید برم ببخشید
از پله ها رفتم بالا و به سمت همون اتاقی که توش بودم حرکت کردم همینطور داشتم با خودم حرفت میزدم
ات: یعنی چی که میگه خدمتکار شخصی....عیشششش...من...
درو باز کردم و با صحنه ای مواجه شدم که نباید میشدم ولی شدممممم
روشو برگردوند و منو دید ولی نباید می‌دیددد
کوک: هومم...خوبه خودت اومدی عروسک"
ات: اممم..ببخشید فکر کنم اتاقو اشتباه اومدم"
کوک: نه درسته"
اومدم درو باز کنم که برم پایین که دستم از پشت کشیده شد
و بدنم محکم به دیوار کوبیده شد و
لبشو به گوشم نزدیک کرد
کوک: نظرت راجب یه شب هیجان انگیز چیه؟
ات:......
کوک:پس جوابت مثبته
و شروع کرد بلند بلند خندیدن
احساس بدی داشتم حس کردم به دیوونه روبه روم ایستاده( فوش ازاد)
یدفعه ساخت شد و با چهره ترسناکی نگام کرد از ترس داشتم به خودم میلرزیدم مچ دستمو گرفت و به سمت زیر زمین برد اینقدر ترسیده بودم که حتی نمیتونستم حرف بزنم
در زیر زمینو باز کرد من پرت کرد تو سرمو بالا آوردم که با کلی وسایل شکنجه روبه رو شدم و تنها سوالی که داشتم این بود
"من چرا اینجام؟"
دوباره از مچ دستم گرفت و روی صندلی نشوندتم و با زنجیر دست و پاهامو بست
ات: چی..چیکار ....میکنی؟
کوک: میبینی!
در کشو رو باز کرد و تیغ و از کشو آورد بیرون روی صندلی که روبه روم گذاشته بود نشست و لباسمو داد بالا دستشو روی شکمم کشید و تو چشمام نگاه می‌کرد
کوک: آماده ای؟
ات: آماده...چی؟
کوک: این.....
تیغو محکم ردی شکمم کشید و جیغ بلندی از درد کشیدم چند بار این کارو انجام داد و بعد از گذشت چند مین دست از کارش کشید
و....
راستی روزتون مبارک 💕✨️
دیدگاه ها (۷)

My doll girl Part 5بعد از گذشت چند مین دست از کارش کشید و از...

My doll girlPart 6"دستامپر 2025"یه سال از بودن من به اینجا م...

My doll girlPart3ات: اگه اینطوری باشه من حاضرم جونمم بدم تا ...

My doll girl Part2ات:یعنی...چی؟"کوک:الان زوده برا فهمیدنش بع...

My sweet childhood love Part 3 اون فقط یه همبازیه چرا ات این...

هنرمند کوچولوی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط