دلم بی بهانه میگیرد حوالی این روزهایی که از کودکی قرار ب

دلم بی بهانه میگیرد؛ حوالی این روزهایی که از کودکی قرار بیقراریهایم بوده اند...
امشب میان هر الهی العفو
صدبار میشکنم
فاصله این شکستن و قامت گرفتن
یک نگاه از جانب توست
من برای حال دلم
رنگ نگاه تو را وعده گرفته ام
میان هجوم این سردرگمی ها درپهنه ی این اشک های سیلابی نگاهم که به آسمانت می افتد
گناهانم رنگ میبازند و من چقدر دلم گرم میشود به لبخندی که از میان فرسخ ها فاصله آسمان و زمین حواله دلم میکنی...
لبخند خدا حواله دلتان....

#ندا_صفوی
#التماس_دعا

@the_Cold_Memories
دیدگاه ها (۶)

با وُضـــــو آمد به قصد لَیلَةُ الفرقت، علــــےابن ملجم در ش...

کاش برای ساعتی خدا پدر تو می شدبه مسجد قدیمی محله می رفتم وض...

ڪربــلا:: پــــای پـــیــادهـ :: ...

این خبر را برسانید به عشاق نجف.... بوی سجاده ی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط