صدای پای آب نثار شبهای خاموش مادرم اهل کاشان
صدایِ پایِ آب، نِثارِ شَبهایِ خامُوش مادَرَم! اَهلِ کاشانَم. رُوزِگارَم بَد نیست. تِکه نانی دارَم ، خُردهِ هُوشی، سَرِ سُوزَن ذُوقی. مادَری دارَم ، بِهتَر اَز بَرگِ دِرَخت. دُوستانی ، بِهتَر اَز آبِ رَوان. وَ خُدایی کِه دَر این نَزدیکی اَست: لایِ این شَبِ بُوها، پایِ آن کاج بُلَند. رُویِ آگاهی آب، رُویِ قانُونِ گیاه.
- ۲۹۳
- ۲۹ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط