پارت ۷۴

فیلم که تموم شد، جونگ‌سو، جونگ‌هی، تهیونگ و شوهر جونگ‌هی آماده شدن، نینی رو بغل کردن و خداحافظی کردن. در که بسته شد، ات رو کرد به جونگ‌کوک:
– بریم بخوابیم… ولی قبلش، قرار بود برات روتین پوستی برم.

جونگ‌کوک لبخند زد:
– آره.

ات به سمت اتاق رفت. وسایلش رو یکی‌یکی چید روی میز آرایش، صندلی رو هم کشید بیرون و گذاشت برای جونگ‌کوک. جونگ‌کوک لباس‌هاشو عوض کرد و نشست. ات هم لباسشو عوض کرد و یه تاپ با شلوارک پوشید، ولی سوتینشو درنیاورد.

– تو یه لحظه صبر کن… اول صورت خودمو پاک کنم، بعد میریم سراغ تو.

جونگ‌کوک سر تکون داد و ات شروع کرد برای خودش روتین رو انجام دادن. همون‌طور که پنبه رو روی صورتش می‌کشید، با جونگ‌کوک حرف می‌زد.

وقتی کار خودش تموم شد، روبه‌روی جونگ‌کوک ایستاد و خم شد تا روتین اون رو شروع کنه، ولی یه‌هو اخماش رفت تو هم:
– اوف… کمرم گرفت.

جونگ‌کوک بدون حرف، دستشو گذاشت پشت کمر ات و به سمت خودش کشید. ات رو صندلی نبود، پس اومد نشست روی پای جونگ‌کوک، جوری که صورت‌هاشون روبه‌روی هم بود و پاهای ات دو طرف جونگ‌کوک آویزون.

ات با همون آرامش همیشگی، شروع کرد صورت جونگ‌کوک رو تمیز کردن و کرم زدن. وقتی کارش تموم شد، بدون هیچ کلمه‌ی اضافه‌ای از روی پای جونگ‌کوک بلند شد.
دیدگاه ها (۷)

اسلاید ۱ لباس خواب اتاسلاید ۲ روتین ات

پارت ۷۵

پارت ۷۳

پارت ۷۲

دوست پسر دمدمی مزاج

دوست پسر دمدمی مزاج

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟑𝟑ات هنوز تو فکر خواب بود که ص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط