ما نسل حرف زدن جلوی آیینهایم

ما نسلِ حرف زدن جلوی آیینه‌ایم
تمام عاشق‌شدنمان
تمام درد دلهایمان
تمام دیالوگهای وقتِ قرارمان
تمام قُلدربازیهایمان
تمام گلایه‌هایمان
به موعدش که میرسد
لال میشویم
لال
دیدگاه ها (۱)

‍ کودکی با پای برهنه بر روی برفها ایستاده بود و به ویترین فر...

دستش رو قلبم بود.هر وقت می فهمید حالم‌ خوش نیست، همین کار رو...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟒(یک روانی ) جیمین بهوش اومد. اولین چیزی که به ذهنش اوم...

باد خنکی می‌وزید. خورشید در آسمان می‌تابید. گرمایش را روی بد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط