پارت ۴

فیک معلم سخت گیر





یانگ سو اومد داخل اتاق (یانگ سو برادر آیو )
یانگ سو. بیبی امشب مال من میشی
+برو اون طرف الان جیغ میزنم
یانگ سو.جیغ بزنی سخت تر میشه
+جیغغغغغغ
در اتاق باز شد که جون وون اومد داخل و یانگ سو رو تا میخورد زد همه اومده بودن تو اتاق تا ببینن چی شده
پ/یونا.ایجا چه خبر
سری رفتم پیش بابام
+یانگ سو هق میخواست هق بهم هق ت.ج.ا.و.ز کنه
پ/آیو. چی یانگ سو راست میگه(عصبی)
یانگ سو.میخاستم بهش اعتراف کنم که دوستش دارم
+اگه هق دوستم هق داشتی هق اینکار رو هق نمی‌کردی
یانگ سو:ببخشید میشه یک بار دیگه بهم وقت بدی
+نه اگه این کار رو نمی‌کردی شاید درخواستت رو قبول میکردم ,حالا همه برین بیرون می‌خوام تنها باشم
ویو آیو
وقتی فهمیدم یانگ سو چیکار کرده ناراحت شدم نکنه دیگه یونا باهام دوست نباشه
&یونا
+بگو
&تو هنوز باهام دوستی
+آیو تو که از این ماجرا خبر نداشتی چرا باید دوستیم رو بانو بهم بزنم
ی دفه صدای در اومد جون وون اومد داخل
جون وون.حالت خوبه
+آره
جون وون.آیو بابات گفت امشبو میخوای پیش یونا بمونی
&آره
جون وون. آها یونا یک دقیقه میای توی اتاق من
+باشه
ویو یونا
رفتم توی اتاق جون وون
+چی کار داری
جون وون.میشه






#فیک