بغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند

بغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند!
دلمان تنگ شد
وُ قافیـه ها ریخت به هم

من که هرگز به تو نارو نزدم حضرت عشق!
پس چرا زندگی ساده‌ ما ریخت به هم؟!

#امید_صباغ_نو
دیدگاه ها (۱)

به هر دری که زدم نشد گره ز کارم بازگره گشا تو بودی یا که حضر...

صدای خنده های بلندش کل محوطه رو برداشته بود. لبخند زدم، محو....

بابا اون پرنده که میگفتی تو قفسهمیخواد پر بزنه بره ولی کو نَ...

- خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید..مرا مسافرِ شب‌های انتظا...

حسّ و حال همه‌ی ثانیه‌ها ریخت به همشوق یک رابطه با حاشیه‌ها ...

حسّ و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به همشوق یک رابطه با حاشیه ها...

در روزگاری که دل‌ها خسته و چشم‌ها منتظرند، نام تو مثل نسیمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط