زخم کهنه

زخم کهنه
پارت ۹


انداخت اما سومین اهمیتی .نداد مرد نیم نگاه متنفری به مینسو بعد به سومین کوچک در حال گریه خیره شد. از کجا تضمین میکنی دیگه تکرار نمیشه آخه کوچولو! تو خودتم باید کنارش چال شی! یادت رفته حساب کاملا مال توعه؟ سومین حالا با هقهقی که خفه شده بود و بیشتر شبیه به سکسکه میموند نگاهش میکرد حرفی نداشت بزنه . فقط میتونست التماس کنه ولی نگاه قاطع و بی حوصله پسرجوون زبونش رو بند آورده بود. بلند شد و به سمتشون رفت بالای سر سومین ایستاد و گفت اصلا چطوره فقط تورو چال کنم ؟ اون باز باهوشه ؛ به یه دردی می!خوره تو فقط بدردنخور قضیه بودی که گیرشون انداختی سومین سرش رو بالا گرفته بود و با چشمهای درشتش بهش خیره مونده بود. رو به مینسو و ییجونگ :گفت نظر شما چیه هوم ؟ میخواین این کوچولو رو قربانی اشتباهتون کنین یا همتونو باهم چال کنم خلاص شین؟ یی جونگ دست بهش نزن عوضی! مینسو باشه، سومین مال تو هر دو با هم گفتند و چشمهای غریبه و سومین هر دو گرد شد. اوپا! سومین شوکه صداش زد و ییجونگ :گفت: به سرت ضربه زدن؟ مینسو پوزخندی با اون صورت درب و داغونش زد: من حوصله ی
مینسو پوزخندی با اون صورت درب و داغونش زد: من حوصلهی این بازیاتو ندارم مهم نیست این چی میگه من بهرحال کارمو ادامه میدم پولتو برگردوندم و کشتنمم فایدهای به حالت نداره اگه سومین رو میخوای مال خودت فقط زودتر این مسخره بازیهارو تمومش کن! هیونگ ! سومین اسباب بازیته که داری دودوستی میدیش به این یارو؟ آخه تورو سننه؟ من برادرشم و این بهای اشتباهشه اشتباه؟ هر غلطی بوده تو !کردی این بدبخت حتی راجع به اون حساب هیچ ایده ای نداره احمق اون اگه دهن گشادشو میبست من و تو اینجا نبودیم! سومین شوک زده :گفت من چیزی نگفتم قسم میخورم من هیچی نگفتم! مرد جوان که بعد از چند دقیقه تماشای دعوا به نگهبانها اشاره کرد ببرشون یی جونگ سریع پرید و سومین و رو گرفت ما بدون سومین جایی نمیریم نگهبان غول پیکر به سادگی آب خوردن سومین رو با وجود تقلاهای هر دو از بغلش کشید بیرون و از سالن خارجشون کردند یی جونگ تا لحظه ی آخر تقلا میکرد و داد میزد و سومین با چشمهایی اشکی رفتنشون رو نگاه کرد کم کم همه جا آروم و ساکت شد.سومین اشکهاشو پاک میکرد اما دست خودش نبود مدام چشمهاش پر و خالی میشدند.
دیدگاه ها (۱)

زخم کهنه پارت ۱۰ مرد جوان که خواست بره پرید و دستش رو گرفت آ...

زخم کهنه پارت ۱۱ فرم مدرسه اش رو با هودی و شلواری که نزدیک ت...

زخم کهنه پارت ۸ پوزخند زد و به صورت مات دختر نوجوون نگاه کرد...

زخم کهنه پارت ۷ چند ثانیه به صورت ترسیدهش خیره موند و از بین...

زخم کهنه پارت ۴ چون پدرش بعضی وقتها توی مستی خطرناک میشد و ...

زخم کهنه پارت. ۳ ۴ و گفت: دفعه ی بعد مهمون من ! یی جونگ لبخن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط