🌱

🌱
من همانی ام که هزار بار هم اگر زمین بخورد ، دستان کسی را برای بلند شدن نمی گیرد ، دست به زانوی خودش می گیرد و بلند می شود. من همانی ام که برای اشک ریختن ، دیوار را به شانه ی آدم ها ترجیح می دهد ، همان که خودش ، خودش را آرام می کند و خودش تکیه گاه و دلگرمیِ خودش می شود. همانی که عادت کرده قوی باشد ، حتی وقتی تمام پیکرش از ضربه های مسیرهای سخت ، زخمی ست ، همانی که می خندد ، حتی وقتی دلیلی برای خندیدن نیست ، حتی وقتی حنجره اش از بغض های پنهانی ، درد می کند
من همانی ام که آرزوهای بزرگ می کند و برای رسیدن به آرزوهایش ، یک تنه تا پای جان ، می ایستد و با موانع و سختی ها می جنگد ،
همانی که با مشکلاتش رفیق است و زخم هایش را دوست دارد
این منم کسی که از نا امیدی هایش ، امید می سازد و از دردهایش ، پله.
-نرگس‌صرافیان‌طوفان
دیدگاه ها (۰)

ما خود را گم کردیم!

بزرگ میشی...!

روز جهانی دختر مبار‌ک👌👌❤️

دِلبَرَم🔗❤️

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط