ی وقتای

یہ وقتایے
ڪہ
دلم میگیره… گریہ نمیڪنم
یہ لبخند ڪش دارتلخ میزنم
پاهامو تڪون میدم‌…
باموهام ور میرم…
بعدپوست لبمو میڪنم
بغضمو میخورم
ڪہ یہ وقت
اشڪ نشہ…
بعدپامیشم خودمو تو آینہ نگاه میڪنم
یہ لبخند دیگہ تحویل خودم میدم
بعدشم یہ چایے تلخ میریزم
یہ موسیقے غمگین میزارم
تو دلم میگم
زندگے قشنگہ
آروم باش .. ❤
دیدگاه ها (۱)

دل بــســـپــار...به آتشی که نمی سوزاند" ابراهیم " راو دریای...

احمد شاملو :ﯾﮏ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺑﺮﯼ ﭘ...

خواهر کوچکم از من پرسید:پنج وارونه چه معنا دارد ...؟من به تن...

کاش میشد زندگیتکرار داشت . . .لااقل تکرار را یکبار داشت . . ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط