من دلم روشن است

من دلم روشن است
روزی تو از راه می‌رسی ،
و کوچه بوی عطر تو را می‌گیرد
دیوارها گل می‌دهند ،
پنجره‌ها عاشق می‌شوند
و خانه‌ام خوشبخت !
آن روز
برای خستگی‌هایم ،
یک صندلی روبه‌روی تو کافیست !
دیدگاه ها (۱)

بعد از تونیمی از من رفت و من نصفه و نیمه ماندم،اما تو نگران ...

نذر کرده امیک روزی که خوشحال تر بودمبیایم و بنویسم کهزندگی ر...

یه روز یه باغبونییه مرد آسمونینهالی کاشت میونباغچه‌ی مهربونی...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

ای چراغ هر بهانه از تو روشن از تو روشنای که حرفهای قشنگتمن و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط