گوشواره ای به دو گوشم می آویزم

گوشواره ای به دو گوشم می آویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخن هایم برگ گل کوکب
می چسبانم
کوچه ای هست که در آنجا
پسرانی که به من عاشق بودند هنوز
با همان موهای درهم و گردن های باریک و پاهای لاغر
به تبسم معصوم دخترکی می اندیشند که یک شب او را باد با خود برد!
کوچه ای هست که قلب من آن را
از محله های کودکیم دزدیده است...
              
#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
دیدگاه ها (۲)

چه روزگار تلخ و سیاهینان ، نیروی شگفت رسالت رامغلوب کرده بود...

در آستانه فصلی سرد در محفل عزای آینه ها و اجتماع سوگوار تجرب...

:مشکلِ خاورمیانه این است کهشعورِ مردمِ آنجا از شعورِ حاکمانش...

وقتی طوفان تمام شد، یادت نمی آید چگونه از آن گذشتی، چطور جان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط