part

#part1
خانم بادیگارد 🤍😎

(Miss Bodyguard ) ♡

جین: بعد از ظهر یک روز رفتم لب دریا و تا افق چشم دوختم! هیچ وقت همچین احساسی نداشتم حس میکردم تنهام!
سانجون: لب دریا بودم که یهو آیدل مورد علاقم کیم سوکجین رو دیدم! من خیلی شدید بهش علاقه داشتم چون ماسک زده بود کسی اون رو نسناخت اما من شناختم! رفتم جلوش و سلام کردم وگفتم یه لحظه همراهم بیا!
جین: یک دختر اومد و ازم خواست که همراهش برم قبول کردم!
سانجون: اقای جین من شما رو شناختم لطفاً ماسکتون رو در بیاریید!
جین: منو شناخته بود ماسکمو در آوردم و تو چشاش نگاه کردم خیلی زیبا بود انگار که اونو از توی قصه های کره ای قدیم در اوردن ( تصورات جین واقعا کیوته🩷)
سانجون: اسم من سانجون و من یه ارمی هستم و بین اعضا من شما رو دوست دارم!
جین: جدی میگی؟! خب مییدونم دیگه من ورد واید هندسامم! نه؟
سانجون: وای اقای جین شما خیلی کیوتیید! باورم نمیشه؟!
جین: باورت بشه چون من خوشم از تو اومده!
سانجون: چی گوشام درست شنیدن؟!
جین: بله!
دیدگاه ها (۳)

عشق ممنوعه ❗رمانی پر از اتفاقات خوب و بد هیجانی، انگیزشی، عا...

I love Jungkook ♡

#part18عشق ممنوعه🚫❤️(forbidden love) ♡وی: فهمیدم که هنوز وقت...

ما ارمی ها شاهد حقیقت هستیم خوشت نمیاد گمشو بیرون 🤟👋❗

( گناهکار ) ۱۳۰ part خیلی سرد جوابش را داد ات از گرفتن جواب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط