رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۶
یاه یاه یاه 😂🥳( خنده شیطانی)
بین زمین و آسمون نگهتون داشتم و کلی هم خوشحالم که همچین جایی چپتر رو تموم کردم😁حال بریم سراغ ادامه...
(گوینده: سوهی:)
خب... وقتی میتسوری به قفسه لگد زد تا کتابش بیوفته قفسه.....
افتاد روش😐😁
و بله دیگه مامانش یهویی سر میرسه....
مامان میتسوری:« میتسوووووورییییییییی!!!»
میتسوری درحال گریه کردن بود که مامانش رسید و قفسه رو از روش بلند کرد...
میتسوری:« مامان......دستم......درد.... میکنه»
( با گریه میگه)
مامان میتسوری:« صبر کن ببینمش........ فکر کنم شکستهــ....... هنوز نه! مطمئن نیستم....صبر کن الان آماده میشم بریم بیمارستان.»
+بیمارستان+
دکتر:« چیزی نیست . فقط ضربه خورده، یکی دو هفته باند پیچی باشه خوب میشه...... و همینطور هم من بر این باورم دختر شما خیلی قویه و تا کمتر از ۲ هفته هم میتونه خوب بشه. مگه نه؟»
میتسوری:« اوهوم......اگه خوراکی های سالم و مقوی بخورم زود خوب میشم؟»
مامان میتسوری:« معلومه و تا اون موقع من کلی غذای خوشمزه برات میپزم.»
و اما......
شینوبو. چه بلایی به سرش اومد؟ روی اون هم قفسه افتاد؟ یا .....
ادامه دارد...
بین زمین و آسمون نگهتون داشتم و کلی هم خوشحالم که همچین جایی چپتر رو تموم کردم😁حال بریم سراغ ادامه...
(گوینده: سوهی:)
خب... وقتی میتسوری به قفسه لگد زد تا کتابش بیوفته قفسه.....
افتاد روش😐😁
و بله دیگه مامانش یهویی سر میرسه....
مامان میتسوری:« میتسوووووورییییییییی!!!»
میتسوری درحال گریه کردن بود که مامانش رسید و قفسه رو از روش بلند کرد...
میتسوری:« مامان......دستم......درد.... میکنه»
( با گریه میگه)
مامان میتسوری:« صبر کن ببینمش........ فکر کنم شکستهــ....... هنوز نه! مطمئن نیستم....صبر کن الان آماده میشم بریم بیمارستان.»
+بیمارستان+
دکتر:« چیزی نیست . فقط ضربه خورده، یکی دو هفته باند پیچی باشه خوب میشه...... و همینطور هم من بر این باورم دختر شما خیلی قویه و تا کمتر از ۲ هفته هم میتونه خوب بشه. مگه نه؟»
میتسوری:« اوهوم......اگه خوراکی های سالم و مقوی بخورم زود خوب میشم؟»
مامان میتسوری:« معلومه و تا اون موقع من کلی غذای خوشمزه برات میپزم.»
و اما......
شینوبو. چه بلایی به سرش اومد؟ روی اون هم قفسه افتاد؟ یا .....
ادامه دارد...
- ۴.۰k
- ۰۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط