پدر خونده (part 200)

پدر خونده (part 200)

ویو جونگکوک

خواستم برم ببینم
جیمین برام چی فرستاده
که جانگ بهم زنگ زد

جانگ:
قربان تهیونگ رو میخوایید چیکار کنید .

& چند دقیقه دیگه میرسم اونجا .

جانگ:
اما قربان امروز عروسیتونه .

&جانگ واسه من مسافت فرقی نمیکنه
دو دقیقه دیگه اونجام .

و گوشیو قطع کرد .

ویو جونگکوک

یک پیام برای ات فرستادم
که وقتی از حموم میاد بخونتش
صبحونه رو به اجوما گفتم برای ات حاضر کنه
و به طرف ماشین رفتم .

دو دقیقه ای به عمارتم رسیدم
پیاده شدم و
رفتم توی اتاقی که تهیونگ اونجا بود .


جانگ :
ارباب

جونگکوک سوالی نگاهش کرد
دیدگاه ها (۹)

پدر خونده (part 201)

پدر خونده (part 202)

پدر خونده (part199)

پدر خونده (part198)

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

پارت ۲انچه گذشت: رفتم به پدر ات زنگ بزنم که......دیدم جیهوپ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط