تک پارتی غمگین کوک

تک پارتی غمگین کوک

شب آخر
هانا دختری که تومار مغزی داره و با پسری به اسم کوک که همگدیگر رو دوست دارن و تو یه خونه زندگی میکنن
ویو شب
+کوکیی _جانمم +بیا بریم بخوابیم _بزار آخرین شیرموز رو بخورم +از دست تو ... رفتم بالا پنج مین بعد کوک هم اومد با هم رو تخت دراز کشیدیم
+کوکی _جونم +اگر این آخرین شبی باشه که ما با همیم تو... _حتی حرفم نزن +ولی دکتر گفت من فقط دو ماه بیشتر زنده نمی‌مونم من هر روز حساب میکنم الان شب آخر _هانا +بله _نمیخوام از دستت بدم (هر دو بغض دارن) +ول... حرف هانا با بوسه ی کوک قطع شد _بیا اگر شب آخر ازش لذت ببریم (منحرف نشید😒) +کوکی _بله +اگر شب آخر بود بدون دوستت دارم _منم _بیا فراموش کنیم که ممکنه دیگه نباشی ... و کوک دوباره هانا رو بوسید بعد پنج مین از هم جدا شدن _ حتی فکر کردن بهش هم زجر آوره +ببخشید که ممکنه تنهات بزارم _(بغض خیلی زیاد)+کوکی _جونم +دوست دارم ... این بود آخرین حرف دخترک قصه ما بعد از اتمام این حرف تو بغل کوک بیهوش شد _هانا یکم دووم بیار ... هانا مرده بود اما کوک باور نداشت کوک هانا رو عاشقانه می‌پرستید و دل کندن از هانا مثل جدا کردن قلب و مغزش بود کوک سریع هانا رو براید استایل بغل کرد و به سمت بیمارستان دوید
صدای بوق کامیون همه اون خیابان تاریک و خلوت رو فرا گرفت و جسم بی جون هانا و کوک هر کدوم به طرفی پرت شدن !
الان کوک این معشوقه دلباخته هم رفت پیش عشقش
بعضی از داستان ها پایان غمگین دارن و بعضی موقع ها اون پایان غمگین می‌تونه شروع یه زندگی جدید باشه
پایان
نظر یادتون نره! فحش آزاد :)




#bts#army#BTS#BANGTAN#ARMY#KOOK#JUNGKOOK
دیدگاه ها (۳۷)

وقتی ازت متنفر بود....پارت دوم ویو بورام داشتیم حرف می‌زدیم ...

وقتی مافیا هستی و عضو هشتم بی تی اس ...پارت اول ویو ا.ت+محمو...

وقتی+دوست+صمیمی+تو+بود+و..۲/۲+ویو+رانا+تر+سرویس+بهداشتی+اومد...

وقتی دوست صمیمیت بود...۱/۲ویو رانا های من رانا هستم ایرانی ...

پلیس. ابلیس. part ²⁰جونگ کوک : برید خدارو شکر کنید ...

اعتراف شیرین پارت ۵:کوکی آروم به ته نزدیک شد ولی این نزدیکی ...

عشق ممنوع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط