پارت آخر

پارت آخر
جی هون و ات رفتن
جی هون: یااا برین قاتلشو پیدا کنین
بادیگارد ها: چشم
رفتن قاتلو آوردن
قاتل: چته بگو کارتو
جی هون: کجا با این عجله
جی هون: وسایل شکنجه
قاتل: داری چ گوهی میخوری؟!
جی هون: حرف دهنتو بفهم کثافت
جی هون قاتل رو شکنجه میده در حدی ک میمیره
قاتل وسطای شکنجه میگفت گوه خوردم غلط کردم و جی هون اون رو نبخشید(چ فکری با خودتون کردین ک ببخشتش بش میگن پسر جیمین)
جی هون: تورو هم کشتم قطعن برا بابا یه مراسم ختم خوب میگیریم(خدا نکنهههه الهی هیتر های جیمین بمیرننننن)
جی هون: مامان بیا برگردیم کره
ات: باشه
جیمین رو دفن کردن و یه مراسم ختم خوب براش گرفتن
ات در حدی گریه کرد ک بیهوش شد
ات بهوش اومد و به جی هون گفت
ات: جی هون
جی هون: اععع مامان بهوش اومدی
ات: ارع
ات: بابات خیلی دوس داشت ک ط زن ببری و بچه دار بشی پس لطفن آرزوی باباتو برآورده کن
جی هون: باشه
جی هون زن میبره و بچه دار میشه و سالیان سال با خوبی و خوشی زندگی میکنن:)🗿


خب بلخره گشادی رو گذاشتم کنار و پارت آخر و نوشتم میدونم آخراش خیلی چرت و پرت شد ولی ببخشید دفعه بعد قول میدم بهتر بنویسم:)