ویو آت

ویو آت
با اینکه خودش با..کره بودنم و ازم گرفت بهم گفت هر..زه.... فقط گریه میکردم
+چیشده کوچولو درد می‌کنه ؟؟
_ازت متنفرممم عوضیییی عربده
+اوووو امروز زبونتو میبرم درستت میکنم آت
و بعد شروع کرد به زدن بالاخره دویست تا شد واقعا درد داشتم ولی نمیخواستم به روم بیاره بغلم کرد و برد گذاشت اتاقم و درو قفل کرد
ویو تهیونگ
این دختره خیلی پروعه یعنی آنقدر دردش گرفته بود که گریه کرد؟هوفففف رفتم بیرون و جین اومده بود
°سلامممم
+سلام
°ات چطوره
یه پک از سیگارم زدم و گفتم ادبش کردم...
°ته واقعا داری شورش و درمیاری جنی بهم گفت که این دختر چقدر تغییر کرده
+وای...تو نمیدونی این دختره ۷ سال تو تیمارستان بوده با این کارا تغییر نمیکنه
°میشه ببینمش؟؟
+نمی‌دونم بیداره یا نه یکم پیش ۲۰۰ شلاق بهش زدم
°چراااا
+میخواستم به برده کوچولوم بزنم تا تنبیه بشه ولی آت گفت اون بجاش تنبیه بشه
°دوباره بچه های کوچولو رو از خانوادشون جدا کردی؟؟
+من مافیام جین...بیا کلید اتاق آت...اومدی بیرون درو قفل کن
بعد کلید و انداختم تو دستش
°اهان...تهیونگ برادر ات با زنش که پولداره به آمریکا رفته بود و الان برگشتن فهمیده آت زندانی توعه...اسم دختر هم نورا هست عین خواهر تو جینا صورتاشون خیلی شبیه همه
+اسم جینارو رو نیار...اون مرده...نیاز نیست نگران برادر ات باشی