چالش اعتراف

چالش اعتراف #

* اعتراف میکنم وقتی با اجیم دعوام میشد و بابا میومد بالا برا اینکه نفهمه داریم دعوا میکنیم حالت اسلومیشن همو الکی میزدیم میرفت پایین موهای همو از پیازچه میکشیدیم بیرون@-@

*اعتراف میکنم شلوار اسلش ساینارو من با قیچی پاره کردم^_^

*اعتراف میکنم بعد از کلاس کسایی که چاپلوسی کردنو تو دستشویی میزدم-_-

* اعتراف میکنم وقتی مامان غذاش میسوزه یا شور میشه تقصیر منه '_'

*اعتراف میکنم وقتی خوشم نمیاد برم مسافرت پنچر شدن لاستیک عقب سمت چپ ماشین تقصیر منه@_@

*اعتراف میکنم من همون بچه مردمَم که خانوادتون میکوبه تو سرتون+_+

*اعتراف میکنم اتیش بیار معرکه منم×-×

*اعتراف میکنم وقتی بچه بودم همه اتیشا از گور من بلند میشد ولی مینداختم گردن ساینا.ساینا هم اون موقعه مظلوم بود نمیفهمید*_*

*اعتراف میکنم اون رژ لبای ساینا که ناپدید میشدن من میدادم دوس دخترای مهدی-_-

*اعتراف میکنم که خیلی اعتراف های دیگه هم دارم ولی حوصله نوشتن ندارم

کسی هم به این چالش دعوت نیس