میان پنجره و دیدن همیشه فاصله ای هست !-

🍂 چیزی که از فرقِ سرش به سرعت پایین می‌آمد؛ از چشم‌هایش بیرون زد!
گلویش را خراشید!
و توی دلش فرو ریخت!
این شکلِ طبیعیِ چیزی بود که بعدها فهمید "غصه" است‌

#ڪوچولوツ
دیدگاه ها (۳)

وقتی با من بودی حس کردم جمعیتی را یافته‌ام مردمم را پیدا کرد...

‏دلم میخواد یه سه تار و یه تار و یه گیتار بردارم و برم وسط ک...

🏴بدبختیِ قصه فقط غصه چادرخاکی نیستیک دختر سه ساله!یک حسین پن...

ناگهان اشکش سرازیر شد،دریاچه‌یِ بزرگی از تنهایی و سکوت دردرو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط