باران می بارد
باران می بارد
اشک های اسمان روی شیشه ی پنجره ام
نقش می بندند.
با غصه دستی بر ان ها می کشم و پاکشان میکنم،
روبه اسمان می گویم:
هوا ابریست
نفس بالا نمی آید
بزن باران
نوازش کن
تن رنجور مردم
را زمین حال بدی دارد
تنش زخمیست
از بد تاختن های کج مردم
ببار ای ابرکم
شاید کمی خشمت فرود آید
هنوزم نسل قابیل بر زمین جاریست
اشک های اسمان روی شیشه ی پنجره ام
نقش می بندند.
با غصه دستی بر ان ها می کشم و پاکشان میکنم،
روبه اسمان می گویم:
هوا ابریست
نفس بالا نمی آید
بزن باران
نوازش کن
تن رنجور مردم
را زمین حال بدی دارد
تنش زخمیست
از بد تاختن های کج مردم
ببار ای ابرکم
شاید کمی خشمت فرود آید
هنوزم نسل قابیل بر زمین جاریست
- ۲.۸k
- ۲۱ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط