وقتی ماه کامل شد پارت ۱۴

با همه توانم می دویدم که به پشت سرم نگاه کردم هیچکی نبود ولی من نمی دونستم کجا بودم همه جا تاریک بود و سرد ،ترس همه وجدمو گرفته بود نمی دونستم چیکار کنم که یکی صدام زد
/هی گم شدی ؟
یک پسر بود
+اره
/می خایی کمکت کنم
+واقعا ممنون میشم
/خوب کجا میری
+عمارت پارک
/چی نسبتی داری باهاشون
+خدمتکارشون هستم
/نگو تو ا/ت هستی
+اسم منو از کجا آوردی
/می دونی جیمین چقدر ازت اعصبانی و فقط داره دنبالت می گرده
+چی.....
/من رفیقشم اون داره دنبالت می گرده
لعنتی این رفقیشه باید فرار می کردم که دستمالی جلوی صورتم گرفت و دیگه یادم نمیاد

«جیمین»
دختره ی جنده فرار کرد اصلا چی فکر کرده که از دست من فرار کرده فقط پیداش کنم می دونم باهاش چیکار کنم

جین :هی جیمین ببین کیو پیدا کردم
-ا/ت
/اره خیلی ترسیده بود فکر کردم می خام بهش کمک کنم
رفتم سمت جین و ا/ت رو براید استایل بغل کردم و گذاشتم رو تختم
-می تونی بری
جین رفت و ا/ت و گذاشتم روی تخت رفتم پشت میزم و کارامو که تموم کرد چشمم خورد به ا/ت آخه من چه جوری اینو شکنجه بدم نگاش کن چقدر ناناز خوابیده بلند شدم و رفتم کنارش خوابیدم اینقدر سفت بغلش کردم تا دیگه بعدا تو دلم نمونه بغل کردنش که تکون خورد انگار بهوش اومده بود
دیدگاه ها (۰)

وقتی ماه کامل می شود پارت ۱۶

وقتی ماه کامل میشود پارت ۱۷

وقتی ماه کامل شد پارت ۱۴

وقتی ماه کامل شد پارت ۱۳

+چرا دستم رو گرفتکوک : تا گم نشی چون خیلی کوچیکی +یااااا چرا...

پارت ۳۳ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط