ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

ای بر در سرایت غوغای عشقبازان

همچون بر آب شیرین آشوب کاروانی

تو فارغی و عشقت بازیچه می‌نماید

تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی
دیدگاه ها (۵)

انتخابات نزدیک است، هشیار باشیم

رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده...

همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشتآنکه در خواب نشد چشم من و پ...

زمستان زیبای شهرستان دلفان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط