پارت

☆♡پارت: ۱۶♡☆

سویونگ: عاا چرا یادم اومد... الان کجاس؟... حالش خوبه؟
تهیونگ: اره جین هیونگ خوبه اون چیزیش نشد...
هانیول: من میرم دکتر و خبر کنم... بعد به اعضا هم زنگ می زنم که بیان...
هانیول رفت تا دکتر رو خبر کنه...
یکم بعد هانیول با دکتر برگشت...
دکتر: خانم کیم بلاخره بهوش اومدین... دوستاتون خیلی نگرانتون بودن... اما خبرای بدی براتون دارم...
سویونگ: چ. چی؟
دکتر: ممکنه که دیگه نتونید اجرا کنید... پای راستتون بد صدمه دیده...
سویونگ:ی. یعنی.. امکان خوب شدن ندارم؟
دکتر: چرا امکان داره... اما... کمتر از ۴۰ درصده...
هانیول: سویونگ نا امید نشو هنوز ی شانسی برای خوب شدن هست...
تهیونگ: اره... خانم لی راست میگه باید تلاشتو بکنی که خوب شی...
در همون هین که داشتن با دکتر حرف می زدن... بقیه اعضا وارد اتاق شدن...
جونگ کوک: سویونگ! خوبی؟
جیمین: حالت چطوره؟
جی هوپ: نا امید نشو خوب میشی...
نامجون: اره و دوباره می تونی اجرا کنی...
شوگا: درسته تو قوی ای حالت خوب میشه... اصلا شک نکن...
سویونگ: ممنونم از همتون و متاسفم که نگرانتون کردم... قول می دم که همه تلاشمو بکنم که حالم خوب شه...
همه دور تختم جمع شده بودن و سعی می کردن دلداریم بدن... اما جین وایساده بود اونور و چیزی نمی گفت... انگار خیلی ناراحت بود...
سویونگ: اوپا...(خطاب به جین)
جین: هوم؟
سویونگ: حالت خوبه؟ چرا انقدر ناراحتی؟
جین: خب... تخصیر منه که الان اینجایی و پات اینطوری صدمه دیده... بخاطر نجات من اینطور شد...
سویونگ: نه! اصلا اینطور نیست! تخصیر تو نیست... من خودم پریدم جلوی ماشین... تو که به من نگفتی بیا بپر جلوی ماشین... خودم اومدم پس تخصیر خودمه...
جین: اما بخاطر نجات م...
سویونگ: گفتم که تخصیر خودمه... پس الکی خودتو سرزنش نکن! هرکدومه دیگه ام از شما ها بود همین کارو می کردم... پس دیگه خودتو سرزنش نکن... قول بده...
جین: باشه... قول(لبخند)
سویونگ: افرین(لبخند)
شوگا: خب اقای دکتر کی مرخص میشه؟
دکتر: فردا... امروز یه چند تا ازمایش دیگه هم جهت اطمینان به سالم بودن هوش و حواسشون می گیریم و فردا می تونن مرخص بشن... اما باید حسابی مواظب خودشون باشن...
نامجون: باشه ممنون...
دکتر رفت...

امید وارم از این پارت خوشتون اومده باشه💜🌹

حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
دیدگاه ها (۵)

☆♡پارت: ۱۷♡☆جیمین: خانم لی، تهیونگ شما کل دیروزو پیش سویونگ ...

*مهم*ی چند تا نکته رو یادم رفت بگم... برادر سویونگ چند روز ب...

☆♡پارت: ۱۵♡☆دکتر: اره حالش خوبه و تا ۲۴ ساعت دیگه یا زود تر ...

☆♡پارت: ۱۴♡☆رفتن بیمارستان... سویونگ تو اتاق عمل بود... دکتر...

پارت بعد

پسرا کلی حرف زدن من یهو چشمم به یه کامنت خورد نوشته بود سولی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط