خشم تبدیل به عشق

شوگا: چیهوپ تو برنامه بلیط ها رو انجا میدی رفت و امدمون

جیهوپ: باشه

جیمین: الان تو میخوای باهاش چه کار کنی

شوگا: یک کاری میکنم که پدر و مادرش اونطرف عذاب بکشن

کوک: عالی

بعد از صبحانه خورد

جیهوپ: شوگا برنامه بلیط جور شود الان ساعت ۱۲ دوساعت دیگر باید بریم و فردای ان روز همین ساعت برمیگردیم

شوگا : افرین بچه ها همه چمیدون ها رو جمع کنید

رسیدن به فرودگاه

جین : خوب من برا چی میومدم

شوگا: میخواستی نمیومدی کسی مجبورت نکرد

جیمین: بیخیال بابا بریم هواپیما نره

جیهوپ: اها بیا نوبتمونه

وارد هواپیما:
تهیونگ : جیهوپ بهتر از این هواپیما پیدا نکردی

جیهوپ: ببخشید دیگه وقتی شوگا دقیقه نود گفت

شوگا : خفه میشین شما ها یا خفتون کنم

جیمین دبیا شوگا اینجا جای تو و جین
اونجا هم من و تهیونگ و اون طرفت کوک و چیهوپ

شوگا : نههه من نمیخوام با جین بمونم

جین: از خدات هم باشه که وارهندسام پیشت میشینه

خدمت کار : آقایون مشکلی شوده

شوگا: من همیخوام یا این بشینم

خدمت کار : نمیشه اقا

شوگا: نمیشه عوض کنید

خدمت کار: ببینم چی میشه میخواین کی بیاد

شوگا : بزارین جیمین پیشم بشینه

خدمت کار: باشه

۵دقیقه بعد

خدمت کار : میتونید جاتون عوض کنید

شوگا : خیلی ممنونم

توی راه جین غر میزد که سر تهیونگ خورد و شوگا توی را خوابید جیهوپ وکوک عکس میگرفتن و جیمین اهنگ گوش میکرد

رسیدن ایران

پیاده شودن
جیمین : شوگا بیدار شو

شوگا اوم (خمیازه ) رسیدیم

جیمین: اره یالا بلند شو که باید بریم پایین

کوک: تهیونگ با جین چکار میکردی 😆

تهیونگ: خفه میشی یا نه از اول تا آخر سفر غر میزنه نگذاشت توی راه آرامش داشته باشم 😵‍💫

جیهوپ: خدا بهت صبر بده تهیونگ برگشتی باید تحمل کنی

تهیونگ: نه من حاضرم پیاده بیام کره ولی با جین نه

جیمین: ایی شماها میاین یا بیارمتون

جیهوپ: آمدیم

شوگا: جین برو کار های خونه رو انجام بده بیا

جین : به جیمین بگو

شوگا : من به تو گفتم

جین : چرا من به جیمین بگو

شوگا: ایخدا حال ندارم جواب تو رو بدم کوک

کوک: بله

شوگا: خونه با تو هس

کوک: اوکی

جیهوپ: میگم من الان گوشنم نریم یک چیزی بخوریم

جیمین: من هم موافقم

شوگا : بریم رستوران یک چیزی بخوریم

کوک : ما که زبونشون بلد نیستیم

شوگا: جیمین بلده زبون ایرانی

تهیونگ: چرا بهمون نگفتی

جیمین: أزمون نپرسید

شوگا: خوب بزن بریم که حوصله هیچ کدوم ندارم بعد کوک برو کار ها رو انجام بده


کوک باشه

رفتن رستوران
غذا رو سفارش دادن و خوردن

کوک کار های خونه انجام داد. و یک خونه بزرگ خرید

کوک: بیا این هم کلید خونه هس

شوگا: افرین بیاین بریم

رفتن

کوک: اخیشش خسته شودم

جیمین: ایی پام من هم

جیهوپ : اووفف من که نگم میخوام بخوابم

شوگا: خواب مگه کسی جلوتو گرفت

جیمین: راستی تهیونگ کو

کوک : گفته کار دارم الان میام

بهد ۳ ساعت بعد

جیمین: معلوم هست تو کجایی

تهیونگ: رفتم آدرس اون دختر رو گفتم

جیمین: ببینم

از دسته تهیونگ گرفت و بازش کرد

جیمین: افرین بهت.
دیدگاه ها (۲)

کی از این آهنگ لذت نمیبره

شوهر راضی برادر راضی نامجون نه

خشم تبدیل به عشق

چشم تبدیل به عشق

موضوع: خشم تبدیل به عشق

خشم تبدیل به عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط