کاش میشد که تورا از دل خود پاک کنم

کاش می‌شد که تورا از دل خود پاک کنم
تک‌تک خاطره‌ها را به دلم خاک کنم

از تو بگریزم و یک نقطه شوم در دل شب
تا سحر از غم تو شکوِه بر افلاک کنم

دگر از دوری تو اشک قلم گشته روان
رخصتی ده که غزل را ز تو نمناک کنم

بی‌تو من بر همهٔ ثانیه‌ها مشکوکم
تو بیا چاره بر این خاطر شکاک کنم

من نمی‌ترسم از این بی ‌سر و سامانی دل
بهر تو سینه بر اندوهٔ زمان چاک کنم؟

بی‌تو تنهایم و رسوایم و باید که خودم
عمق این فاجعه را یک تنه ادراک کنم!

ارس آرامی
دیدگاه ها (۰)

کاش می‌شد که تورا از دل خود پاک کنم تک‌تک خاطره‌ها را به دلم...

بوی عطری می‌رسد از دور، می‌گویم توییقاصدک می‌رقصد و پُر شور،...

بی‌تو شب سکوتی‌ستدر هنگامهٔ فریادها...#ارس_آرامی

بی‌تو شب سکوتی‌ستدر انقلاب فریادها...ارس آرامی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط