من از مستی هراسم نیست از آن مستان بی مقدار می ترسم
من از مستی هراسم نیست ، از آن مستان بی مقدار می ترسم !
ز عشق هرگز نترسیدم ؛
گریزانم از آن عاشق که یک دل دارد و یکصد هزار دلبر !!
و نام عشق را بر خاک میمالد ... و هر دم در خیال خویش تمنای نگار تازه ای دارد !!!
ز تنهائی مرا پروا نبود هرگز ؛
از آن تن ها ...که بر تن میزنند چنگی ز نامردی ...گریزانم !!!!
در این آشفته بازار رفاقت ها ... به دنبال رفیقی ناب میگردم
زهی باطل خیالم را ...که من مخمور و اینک در پی یک خواب میگردم...
ز عشق هرگز نترسیدم ؛
گریزانم از آن عاشق که یک دل دارد و یکصد هزار دلبر !!
و نام عشق را بر خاک میمالد ... و هر دم در خیال خویش تمنای نگار تازه ای دارد !!!
ز تنهائی مرا پروا نبود هرگز ؛
از آن تن ها ...که بر تن میزنند چنگی ز نامردی ...گریزانم !!!!
در این آشفته بازار رفاقت ها ... به دنبال رفیقی ناب میگردم
زهی باطل خیالم را ...که من مخمور و اینک در پی یک خواب میگردم...
- ۷۶۰
- ۱۰ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط