گر بدانی حال من گریان شوی بیاختیار

گر بدانی حال من، گریان شوی بی‌اختیار
ای که منع گریۀ بی اختیارم می‌کنی...
---
«وحشی بافقی»
دیدگاه ها (۱)

اینگونه که تو دستانم را رها کردی،یا نمی‌دانی سقوط چیست!یا نم...

بس حلقه زدم بر درو حرفی نشنیدم...من هیچ‌کسم? یا که دراین خان...

گاهی دلم می خواهدکفشهایم را تا به تابپوشمتا ببینم هنوزکسی حو...

دوست یعنی جای پایت بر دل است دوری ازتو جان شیرین مشڪل استدوس...

حرفهای ما هنوز ناتمام...تا نگاه می کنیوقت رفتن استباز هم هما...

ای دل غمگین به هجر یار عادت می کنیبیخود از غم دم مزن با هر ک...

سینگل باشو پادشاهی کننگفتم سینگل باشو عشقو حال کن!مبخاب عشقو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط