من آن ابرم که می آیم ز دریا

من آن ابرم که می آیم ز دریا

 

روانم در به در صحرا به صحرا

 

نشان کشتزار تشنه ای کو

 

که بارانم که بارانم سراپا

 

 

شبی مرغ سپیدی می شوم من

 

گشاده بادبان بال در باد

 

به دریا می زنم دل را و چون موج

 

به هر ره می روم آزاد آزاد

 

 

من آن ابرم که می خواهد ببارد 

 

دل تنگم هوای گریه دارد 

 

دل تنگم غریب این در و دشت 

 

نمی داند کجا سر می گذارد


#جـمیـݪ‌_رائـع_‌روعــہ‌_ابــداع #خاص #BEAUTIFUL_NICE #هنری #زیبا #قشنگ #جذاب #CLIP_VIDEO #بینظیر #شیک #FANDOGHI
دیدگاه ها (۴)

ﻣﺮﺩی ﻛﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﺎکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ...

لقد وعدتك أنني لن أحبكثم شعرت بالذعر من هذا القرار الكبيرلقد...

“فقط باید بفهمید چه زمانی واقـــعا طالب موفقیت هستید؛چون دیگ...

دوستی مثل متکا میمونهوقتی خسته ای بهش تکیه میکنیوقتی خوشحالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط