عشق مشکی

عشق مشکی
p 48

سرمو کردم تو گوشیم و با دوستم چت کردم تهیونگم ماشینو روشن کرد و حرکت کرد
+تهیونگ:بیب این موقع با کی چت می‌کنی!؟
-با یکی از دوستام

+تهیونگ:فقط بهم بگو دختره غیر اینو بگی کشتمت

-خخخخ دختره نگران نباش
تهیونگ سری تکون داد
گوشیمو خاموش کردم و سرمو تکیه دادم به شیشه ماشین

بعد چند مین رسیدیم خونه
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل
ساعتمو نگاه کردم ۱۱شب بود

خمیازه ای کشیدم با تهیونگ رفتیم تو اتاقمون لباسامونو عوض کردیم و روی تخت دراز کشیدیم

تهیونگ از پشت بغلم کرد و خودشو بهم چسبوند منم چشمامو محکم بستم

همش به فردا فکر میکردم که تلافی اون چندتا سیلیو که ا.د زد سرش دربیارم
با همین فکرا خوابم برد
...............

گردنم مور مور میشد چشمامو باز کردم تهیونگ داشت گردنمو میبوسید
-هی ته چیکار می‌کنی!؟

+تهیونگ:هیچی بریم صبحانه میخوریم بعدشم حاضر شیم بریم سراغ ا.د
-اوکی

موهامو شونه کردم و با کش مو بستم
با تهیونگ رفتیم بیرون توی آشپزخونه

صورتمو شستم و صبحانه رو آماده کردم با تهیونگ پشت میز نشستیم و شروع کردیم به خوردن صبحانه

خیلی تند تند می‌خوردم چون میخواستم سریع تر ا.دو به فاخ بدمش

+تهیونگ:ا.ت یواش بخور خفه نشی
با حرص نگاش کردم بعد کلی حرص خوردن من صبحانه تموم شد

سریع رفتم تو اتاقم و حاضر شدم تهیونگم حاضر شد
کمی هم آرایش کردم

سریع با تهیونگ رفتیم داخل ماشین تهیونگ ماشینو روشن کرد
استرس گرفته بودم

به ساعتم نگاه میکردم
-تهیونگ کی میرسیم!؟
+تهیونگ:بیب عجله نکن میرسیم
سری تکون دادم

میدونم اون دختره غربتو چیکارش کنم تیکه تیکش میکنم آنقدر بزنمش که حرصم خالی بشه




60 لایک
120 کامنت
دیدگاه ها (۶۴)

عشق مشکی p49-پوووووف +تهیونگ:مشتاقیا بیب الان میرسیم دیگه دس...

عشق مشکی p50-تههههههه بخدا میکشمت خودم بزار خودشو بکشه ا.د خ...

عشق مشکی p47از زبان ا.ت:-به من چه حاضر شدنم طول می‌کشه خب ال...

عشق مشکی p46حس کردم موهام داره تکون میخوره چشمامو باز کردم ل...

بیب من برمیگردمپارت : 77به خونه رفتیم ساعت ۶ عصر بود سریع حا...

تکپارتی اسمات از تهیونگ و جونگکوک و ا،ت ا،ت ویوسلام من ا،تم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط