عشق ممنوع

پارت 6


+کو..ک...عمو...کوک
_ارع عمو کوک.. چخبرا ات خانم قهر میکنی میری اتاقت درو میبندی قفلش میکنی صدات میکنم جواب نمیدی
+ببینم تو مگه شرکت نبودی
_بودم صبح زود بودم اومدم خونه
+ا.. اها
_ارع و الان توضیح میخام
+چه توضیحی(خودشو میزنه کوچه علی چپ🗿)
_خودتو به اون راه نزن
+خب نمیدونم درمورده چی صحبت میکنید
_خوب میدونی(میاد نزدیکه ات و ات میره عقب و این ادامه داره تا وقتی که از به دیوار برخورد میکنه و دیگه راهی نیست)
+برو... برو عقب
_نرم میخای چیکار کنی
+ببینم حالتون خوبه
_ارع ولی تو انگار حالت خوب نیست
+منم خوبم ولی..
_هیسسس تو با این لباسا چرا تو خونه میچرخی
+لباسم چشه
_کوتاهه
+خب که چی من فک کردم کسی خونه نیست
_ولی من هستم و اینکه شاید یه روز چندتا از دوستام پایین باشن تو رو ببینن چی
+خب ببینن
_وا همینجوریه مگه
+ارع
_ات عصبیم نکن
+کنم چی
_بعدش میبینی(کوک جوری به ات نزدیک شد که اگه ات حرف میزد لبشون به هم برخورد میکرد)
ات کوک رو هل میده
+میشه انقدر نزدیک نشی
_بشم چی
+با من بحث نکن
_بحث نمیکنم(دستشو میزاره دور کمر ات)
+میگم نزدیکم ن..(کوک لبشو میزاره رو لب ات و ات حرفش نصفه میمونه)
(میدونم منتظر همچین لحظه ای بودین😂🖐🏻)

(بعد از پنج دقیقه کوک ولش کرد)

ات تو شوکه بچم😂🥲
تازه به خودش اومد
+تو چه غلطی کردی الان
_امم... راستش بوسیدمت
+تو عمو هستی مثلااااا
_میدونم ولی ات من عاشقت شدم بهت حس پیدا کردم
+تو عاشق نشدی کوک این یه هوسه
_هوس نیست ات هوس نیست
+هست کوک هوسه برای منم هوسه
_تو... تو چیگفتی
+منم دوست دارم عاشقت شدم ولی برای هردوتامون هوسه
_ات بهت قول میدم هوس نیست
+اگه باشه میخای چیکار کنی در اخر به خودمون ضربه میرسونیم میدونی مادر پدر موافق نیستن چون تو عمو هستی
_ات... پدر مادرت..
+چیشده
_پدر مادرت
+د بگو مردم کوک چیشده پدر مادرم چی
_اجازه نم..(گوشی کوک زنگ خورد)
_بله
؛اقای جئون جونگکوک؟
_بله خودمم
؛ راستش از بیمارستانه... تماس میگیرم
_چیزی شده
؛ راستش (اسم پدر و مادر ات رو گفت) فوت کردن در هواپیما تسلیت میگم بهتون لطفا اگه میشه بیاین بیمارستان
_(زبونه کوک بند اومد گوشی از دستش اوفتاد)
+چیشده کوک... کوک... کوککک
_ات... ات(گریه)
+کوک چیشده بگوووووو
_ات... پدر مادرت فوت کردن
+چ. چی شوخی میکنی
_این موضوع شوخیع
+کوک... کوک... چیمیگی(گریه)
_ات اروم باش باید بریم بیمارستان
+(ات درحاله گریه کردن بود)
_ات عروسکم بلند شو

کوک ات رو بلند کرد و گزاشت تو ماشین به به سمت بیمارستان حرکت کرد
دیدگاه ها (۱)

عشق ممنوع

تک پارتی

عشق ممنوع

عشق دردناک

هنرمند کوچولوی من

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط