رفتی و بی تو اشک میریزم

رفتی و بی تو اشک میریزم
بی تو من قصه ای غم انگیزم
رفتی و چشمهای خود بستی
که نبینی ز عشق لبریزم
تو نباشی بهار بی معنیست
تا همیشه اسیر پاییزم
تو نباشی ز غصه میمیرم
به چه شوقی ز مرگ بگریزم
بی تو افتاده ام دگر از پا
تو بیا تا دوباره برخیزم
دیدگاه ها (۳)

#دوست دارم که تو را دوست بدارم، به تو چه بی تو هر ثانیه ای ر...

#تو با نامهربانی هم قشنگی، پس نمی‌پرسم کمی با من دلت را مهرب...

هوایم را داشـته باش ... وقتی تــــو هوایم را داری هوا هم خوب...

#باید پذیرفت آه، او دیگر نمی آید این ماجرای دردناکم، سر نمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط