سناریو
سناریو
وقتی سرت همش تو گوشیه
نامجون : گوشی از دستت میگیره بجاش یک کتاب« چگونه خودمون در برابر گوشی کنترل کنیم »میده دستت
جین : بجای صفحه اون بی صاحاب یکم به صورت هندسام من نگاه کن
یونگی : ایشون که در عالم خواب به سر میبرن لطفا تا اطلاع ثانوی مزاحم نشید
هوسوک : سانشاینم منم توجه میخواما
(ایشون تا دوساعت تمام قهر بودن)
جیمین : میاد و گوشی ازت میگیره
ات : اهههه جیمین گوشیمو پس بده
جیمین : چی گفتی نشنیدم
ات : لطفاااااا عشقم🥺
جیمین : قربونت برم بغض نکن بیا بگیر گوشیتو
تهیونگ : خیلی دلم میخواد بدونم اگه همین الان جامونو عوض کنیم چیکار میکنی
با دیدن دمپایی دست ات سکوت پیشه کرد
جونگکوک : ات ات ات ....
ات : بله عزیزم
جونگکوک : راستشو بگو منو دوست داری یا گوشیتو ؟
ات : خب معلومه تورو😊
وقتی سرت همش تو گوشیه
نامجون : گوشی از دستت میگیره بجاش یک کتاب« چگونه خودمون در برابر گوشی کنترل کنیم »میده دستت
جین : بجای صفحه اون بی صاحاب یکم به صورت هندسام من نگاه کن
یونگی : ایشون که در عالم خواب به سر میبرن لطفا تا اطلاع ثانوی مزاحم نشید
هوسوک : سانشاینم منم توجه میخواما
(ایشون تا دوساعت تمام قهر بودن)
جیمین : میاد و گوشی ازت میگیره
ات : اهههه جیمین گوشیمو پس بده
جیمین : چی گفتی نشنیدم
ات : لطفاااااا عشقم🥺
جیمین : قربونت برم بغض نکن بیا بگیر گوشیتو
تهیونگ : خیلی دلم میخواد بدونم اگه همین الان جامونو عوض کنیم چیکار میکنی
با دیدن دمپایی دست ات سکوت پیشه کرد
جونگکوک : ات ات ات ....
ات : بله عزیزم
جونگکوک : راستشو بگو منو دوست داری یا گوشیتو ؟
ات : خب معلومه تورو😊
- ۱۰.۵k
- ۱۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط