پیش از تو
پیش از تو
بی خوابی معنی های دیگری داشت
همان طور سردرد ها و بغض ها
پیش از تو
پنجره فقط ماه را نشان میداد
و گهگاهی چراغ های ساختمان روبرویی را
وقتی مردی سیگار میکشید
و زنی ، دامن گلدارش را
از نرده آویزان میکرد
اما تو همه چیز را عوض کرده ای
رو بالشتی ام
که چند شبیست خیس است
آهنگ هایی که از گرامافون پخش می شود
و حتی پرده ی پنجره را
که تمام ابریست و مه آلود
من عوض شده ام
حالت خندیدنم
نوع حرف زدنم
دیر آمدن و زود رفتنت
شبیه بمب در من منفجر شده است
و من شیمیایی تر از آنم
که دوباره مثل سابق
حرف بزنم
شعر بنویسم
و به پرنده ها دانه بپاشم .....
بی خوابی معنی های دیگری داشت
همان طور سردرد ها و بغض ها
پیش از تو
پنجره فقط ماه را نشان میداد
و گهگاهی چراغ های ساختمان روبرویی را
وقتی مردی سیگار میکشید
و زنی ، دامن گلدارش را
از نرده آویزان میکرد
اما تو همه چیز را عوض کرده ای
رو بالشتی ام
که چند شبیست خیس است
آهنگ هایی که از گرامافون پخش می شود
و حتی پرده ی پنجره را
که تمام ابریست و مه آلود
من عوض شده ام
حالت خندیدنم
نوع حرف زدنم
دیر آمدن و زود رفتنت
شبیه بمب در من منفجر شده است
و من شیمیایی تر از آنم
که دوباره مثل سابق
حرف بزنم
شعر بنویسم
و به پرنده ها دانه بپاشم .....
- ۳۳۰
- ۰۷ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط