درک عشق

عشق واقعی، نه یک انفجار لحظه‌ای، بلکه یک فرایند پیوسته از درک است. برای عشق ورزیدن به “همه”، ابتدا باید “همه” را درک کرد؛ درک کرد که هر انسانی، چونان یک منظومه‌ی کیهانی، دارای هزاران خورشید فروخورده و هزاران سیاه چاله پنهان است.
درکِ همه، یعنی پذیرش این حقیقت که تضادها در وجود هر کس، نه نقص، بلکه پیچیدگی زیبایی‌ساز آن است. عشق، پلکان صعودی ست که از فهم جزئی‌ترین لرزش‌های روح دیگری آغاز می‌شود و تا پذیرش کلیت آن پیش می‌رود. این درک، همچون ریشه‌های درخت کهنسالی ست که شاخه‌هایش، هرچه به آسمان عشق نزدیک‌تر می‌شوند، عمیق‌تر در خاک فهم طبیعت انسان فرو می‌روند.
عشق کامل، همان دریایی ست که تمام رودهای متفاوت سرنوشت‌ها را در خود جای می‌دهد، بدون آنکه یکی را به دیگری ترجیح دهد. درک، بادبان این سفر است و عشق، لنگرگاهی ابدی.
دیدگاه ها (۰)

پناهگاه واژه ها

تو همانی که به ممکن شدنت درگیرم،من همانم که تو غمگین بشوی میمیرم:)

آوای قلبم

شیرمردان کشورم🩵 ای میراث‌داران غیرت و ایمان، که قامتتان در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط