دلبرم مست و خوش کلام شده من به فدایش

دلبرم مست و خوش کلام شده من به فدایش
سرا پا ناز و خرامان شده من به فدایش

گاه با وصل و گاه با هجرانش
آنکه جان میدهدم باز، من به فدایش

سخن ای نیست، چه گویم در وصفش
آنکه لبخندش کند شاد، من به فدایش


فدای تمام خنده هایت.. وقتی شادی کنارم..میخواهم هزار تا جون داشته باشم.تا برای هر خنده تو من جون بدم.. زندکیم.سربلندی تو همیشه آرزوی منه..قربونت برم الهی.. فدای ضربان های قلبت بشم عمررررررررررم..
دیدگاه ها (۱)

آن چنان به هم نزدیکیم که دست های تو بر گردنمگوئی دست های من ...

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ،ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ...

اگر تو، روی نیمکتیاین سوی دنیاتنها نشسته ایو همه آن چه نداری...

لعنت به هرچی فاصله هستمن...او... الان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط