خانه ام ابری ست اما


خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته است:
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره..
#نیما_یوشیج
دیدگاه ها (۱)

به همدلی، همه کس دست می‌دهد اولفدای همت مردی که داد آخر دست ...

کجای شهر قدم می‌زنی؟ می‌خواهم کاملا اتفاقی از آنجا رد شوم......

دلتنگــ که باشیجُمعه را با یکــ مَن عسل هم نمی شود خورد ! #ف...

بنویسید در کتاب‌ها، ما در خواب ناز بودیم که "او" رفت ... پ‌ن...

ما سیه گلیمان را جز بلا نمی شایدبر دلِ بهایی نِه هر بلا که ب...

خیال داشتنتمثل یک شب آرام و رویایی استکه ستاره ها در آن می ر...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط