تفسیر قرآن
پیامهای آیات 23 تا 28 سوره طور
- تفريحى رواست كه به دور از لغو وگناه باشد. «يتنازعون... لا لغو... و لاتأثيم»
- با اين كه در بهشت، نهرها از شير و عسل و شراب و آب جارى است، بهشتيان با ظروف خاصى پذيرايى مى شوند، زيرا ظروف مناسب، لذّت نوشيدن را زياد مى كند. «كأساً»
- در بهشت هيچ امر بيهوده، لهو و گناهى راه ندارد. «لا لغو فيها ولا تأثيم»
- هر حركتى كه در آن بيهودگى و گناه نباشد، جايز است. «لا لغو فيها ولا تأثيم»
- خادمان بهشتى، عاشقانه و پروانه وار پذيرايى مى كنند. «يطوف...»
- خدمتكاران بهشتى، عاريه و قرضى نيستند، خادمان ويژه اند. «غلمان لهم»
- زيبايى مسئولان پذيرايى بهشت، خود نعمتى ديگر است. «كانهم لؤلؤ مكنون»
- پوشش براى چيزهاى زيبا و قيمتى، يك ارزش است. «لؤلؤ مكنون»
- از لذّت هاى بهشت، گفتگوى بهشتيان با يكديگر است. «واقبل بعضهم على بعض يتسائلون»
- كليد بهشت را بايد در دنيا جست. «كنّا قبل فى أهلنا»
- دلسوزى و شفقت به خصوص در مورد خانواده، كليد بهشت است. «فى أهلنا مشفقين»
- انسان بايد نسبت به خانواده خود، توجّه و تعهّد و دغدغه و سوز داشته باشد. «فى أهلنا مشفقين»
- بهشتيان، بهشت را امتنان الهى مى دانند، نه پاداش عمل خود. «فمنّ اللّه علينا»
- به سراغ كسى بايد رفت و كسى را بايد خواند كه سرچشمه نيكى و رحمت است. «ندعوه انه هو البّر الرحيم»
- جز خداوند سرچشمه اى براى نيكى و رحمت نيست. «انه هو البرّ الرحيم» (كلمه «هو» نشانه انحصار نيكى و رحمت در اوست)
- نيكى خداوند برخاسته از رحمت اوست، (نه براى جلب منفعت يا راحتى وجدان يا برآوردن توقّع ديگران). «البرّ الرحيم»
- راه يابى متقين به بهشت و نجات از عذاب دوزخ، جلوه اى از نيكى و رحمت خداوند است. «فمنّ اللّه علينا و وقانا عذاب السموم... انه هو البرّ الرحيم»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
- تفريحى رواست كه به دور از لغو وگناه باشد. «يتنازعون... لا لغو... و لاتأثيم»
- با اين كه در بهشت، نهرها از شير و عسل و شراب و آب جارى است، بهشتيان با ظروف خاصى پذيرايى مى شوند، زيرا ظروف مناسب، لذّت نوشيدن را زياد مى كند. «كأساً»
- در بهشت هيچ امر بيهوده، لهو و گناهى راه ندارد. «لا لغو فيها ولا تأثيم»
- هر حركتى كه در آن بيهودگى و گناه نباشد، جايز است. «لا لغو فيها ولا تأثيم»
- خادمان بهشتى، عاشقانه و پروانه وار پذيرايى مى كنند. «يطوف...»
- خدمتكاران بهشتى، عاريه و قرضى نيستند، خادمان ويژه اند. «غلمان لهم»
- زيبايى مسئولان پذيرايى بهشت، خود نعمتى ديگر است. «كانهم لؤلؤ مكنون»
- پوشش براى چيزهاى زيبا و قيمتى، يك ارزش است. «لؤلؤ مكنون»
- از لذّت هاى بهشت، گفتگوى بهشتيان با يكديگر است. «واقبل بعضهم على بعض يتسائلون»
- كليد بهشت را بايد در دنيا جست. «كنّا قبل فى أهلنا»
- دلسوزى و شفقت به خصوص در مورد خانواده، كليد بهشت است. «فى أهلنا مشفقين»
- انسان بايد نسبت به خانواده خود، توجّه و تعهّد و دغدغه و سوز داشته باشد. «فى أهلنا مشفقين»
- بهشتيان، بهشت را امتنان الهى مى دانند، نه پاداش عمل خود. «فمنّ اللّه علينا»
- به سراغ كسى بايد رفت و كسى را بايد خواند كه سرچشمه نيكى و رحمت است. «ندعوه انه هو البّر الرحيم»
- جز خداوند سرچشمه اى براى نيكى و رحمت نيست. «انه هو البرّ الرحيم» (كلمه «هو» نشانه انحصار نيكى و رحمت در اوست)
- نيكى خداوند برخاسته از رحمت اوست، (نه براى جلب منفعت يا راحتى وجدان يا برآوردن توقّع ديگران). «البرّ الرحيم»
- راه يابى متقين به بهشت و نجات از عذاب دوزخ، جلوه اى از نيكى و رحمت خداوند است. «فمنّ اللّه علينا و وقانا عذاب السموم... انه هو البرّ الرحيم»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
- ۶۰۵
- ۲۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط