مامی جذاب یانگ جونگین
"مامی جذاب یانگ جونگین"
#درخواستی
#یانگ_جونگین
#استری_کیدز
#ای_ان
.
از جونگین وقتی میخوای براش مامی باشی چون 2 سال ازش بزرگتری ولی خیلی لوسی و نمیتونی و...
.
امروز تولد ۲۵سالگیمه و جونگین هم فکر کن یادش نیست چون از صبحه که انگار هیچی نشده کار های عادیش رو انجام میشده الانم سرش توی اکسپلور گرمه خیلی ناراحتم و خب دلم میخواد تا 3ماه قهر کنم باهاش ولی خب جوری که توی گوگل خوندم این برای مامی شدن خوب نیست از دوستم لونا پرسیدم گفت اگه تا شب چیزی نشد تنبیهش کن منظورشو نفهمیدم یعنی چی بهش پیام دادم ولی سین نکرد زنگ زدم بهش ولی گفت فعلا کار داره واسه همین مجبورم برم از هوش مصنوعی بپرسم تایپ کردم
"دوست پسرم تولدمو یادش نیست انگار و منم میخوام تنبیهش کنم وقتی دوسال ازش بزرگ ترم راستی میخام مامی هم باشم براش میشه کمک کنی؟"
جواب داد
"سلام دوست عزیز چرا حتما تنبیه میتونی با ملاقه و دمپایی صحبت عادی باهاش داشته باشی مثلا اگه تا شب چیزی نگفت اینکارو کن وگرنه دست به کار نشو اگه میخای مامی باشی باهاش جدی باش خشن شوخی کن باهاش زیاد ارایش کیوت نکن جدی باش و توی دعوا ها گریه نکن"
با حرفش فاز گرفتم و با عصبانیت رفتم توی سالن که جونگین قیافه عصبانیمو دید گفت
_چیزی شده عزیزم؟
با سردی گفتم
_نه نیست
رفتم سمت کابینت و یه نایلون فیریز برداشتم و رفتم توی اتاق و تمام لوازم ارایش و عروسک های کیوت /لبوبو🙄/رو انداختم توی نایلون و وسایلی که واسه ارایش هات لازمه رو گذاشتم سرجاش و بقیه رو همراهم اوردم توی سالون که جونگین گفت؟
پارت ۲؟
#درخواستی
#یانگ_جونگین
#استری_کیدز
#ای_ان
.
از جونگین وقتی میخوای براش مامی باشی چون 2 سال ازش بزرگتری ولی خیلی لوسی و نمیتونی و...
.
امروز تولد ۲۵سالگیمه و جونگین هم فکر کن یادش نیست چون از صبحه که انگار هیچی نشده کار های عادیش رو انجام میشده الانم سرش توی اکسپلور گرمه خیلی ناراحتم و خب دلم میخواد تا 3ماه قهر کنم باهاش ولی خب جوری که توی گوگل خوندم این برای مامی شدن خوب نیست از دوستم لونا پرسیدم گفت اگه تا شب چیزی نشد تنبیهش کن منظورشو نفهمیدم یعنی چی بهش پیام دادم ولی سین نکرد زنگ زدم بهش ولی گفت فعلا کار داره واسه همین مجبورم برم از هوش مصنوعی بپرسم تایپ کردم
"دوست پسرم تولدمو یادش نیست انگار و منم میخوام تنبیهش کنم وقتی دوسال ازش بزرگ ترم راستی میخام مامی هم باشم براش میشه کمک کنی؟"
جواب داد
"سلام دوست عزیز چرا حتما تنبیه میتونی با ملاقه و دمپایی صحبت عادی باهاش داشته باشی مثلا اگه تا شب چیزی نگفت اینکارو کن وگرنه دست به کار نشو اگه میخای مامی باشی باهاش جدی باش خشن شوخی کن باهاش زیاد ارایش کیوت نکن جدی باش و توی دعوا ها گریه نکن"
با حرفش فاز گرفتم و با عصبانیت رفتم توی سالن که جونگین قیافه عصبانیمو دید گفت
_چیزی شده عزیزم؟
با سردی گفتم
_نه نیست
رفتم سمت کابینت و یه نایلون فیریز برداشتم و رفتم توی اتاق و تمام لوازم ارایش و عروسک های کیوت /لبوبو🙄/رو انداختم توی نایلون و وسایلی که واسه ارایش هات لازمه رو گذاشتم سرجاش و بقیه رو همراهم اوردم توی سالون که جونگین گفت؟
پارت ۲؟
- ۱۲.۴k
- ۰۱ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط