من

من
تو را لمس کرده ام
من که متبرک ام کرده اند از ترانه های شیراز
من که تمامی این سال ها
یکی لحظه حتی
خواب به راهم نبرده است

من دست برداشته و
پا بریده توام
تو ماه ابرینه پوش
من دست خط شفای سروش
...
من در غیاب تو
با سنگ سخن گفته ام
من در غیاب تو
با صبح، با ستاره، با سلیمان سخن گفته ام
من در غیاب تو
زخم های بی شمار شب ایوب را شسته ام
من در غیاب تو
کلمات سربریده بسیاری را شفا داده ام
هنوز هم در غیاب تو
نماز ملائک قضا می شود
کبوتر از آرایش آسمان می ترسد
پروانه از روشنایی گل سرخ هراسان است

بگو کجا رفته ای
که بعد از تو
دیگر هیچ پیامبری از بیعت ستاره با نور
سخن نگفت.

#سید_علی_صالحی



عصر روز شنبه ساعت هفده و چهل و چهار دقیقه 1397/05/13
1462
1457
دیدگاه ها (۱۷)

قبل از تو هیچ وقت...بعد از تو هیچ کس...شامگاه یکشنبه ساعت بی...

نشد یک لحظه از یادت جدا دل!زهی دل؛آفرین دلمرحبا دل...#لاهوتی...

گفت محبت را از که آموختی؟ گفت: از پسرک بازی گوشی که در دفترچ...

بچه بودیم؛ گم که میشدیم، میدونستیم مامانمون رو گم کردیم. و م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط