او ز من رنجیده است

او ز من رنجیده است
ان دو چشم نکته بین و نکته گیر
در من اخر نکته ای بد دیده است
من چه میدانم که او
با چه مقیاسی مرا سنجیده است
من همان هستم که بودم٬شاید او
چون مرا دیوانه ی خود دیده است
بیوفایی میکند بلکه من
دور از دیدار او عاقل شوم
او نمیداند که من٬ دوست میدارم جنون عشق را

من نمیخواهم که حتی لحظه ای
لحظه ای از یاد او غافل شوم
فروغ فرخ زاد
دیدگاه ها (۱)

کامنت لطفا

اگه مردی...؟!! مرد بمون... اگه نیستی... نامردی نکن...!!اگه ت...

اشتباهﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ...:

به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت : اون رفیق منه وقتی باختم گفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط